سامانه ۱۱۰ فعال است | درخواست سخنگوی فراجا از مردم برای اعلام فعالیت‌های مشکوک دادستان عمومی و انقلاب مرکز خراسان رضوی بر تشدید رصد و نظارت بر فضای مجازی تأکید کرد توصیه‌های طب سنتی به سالمندان در شرایط جنگی لغو موقت امتحانات پایان ترم در دانشگاه ملی مهارت خراسان رضوی وضعیت ذخایر خونی در کشور مطلوب است آیا زمان مصرف مکمل ویتامین دی مهم است؟ حدود ۴۰ درصد از سیگاری‌ها دچار ناتوانی هستند ساعت کار متروی تهران تغییر کرد (۲۶ خرداد ۱۴۰۴) موج انفجار‌ها چه عوارضی برای سلامت دارد؟ ذخایر دارویی و تجهیزات پزشکی به اندازه نیاز کشور تأمین شده است فعالیت مدارس مشهد و تبادکان امروز (دوشنبه، ۲۶ خرداد ۱۴۰۴) با ۵۰ درصد عوامل اجرایی انجام می‌شود  اسماعیل فکری، جاسوس موساد، به دار مجازات آویخته شد | ضربه مهم اطلاعاتی به شبکه جاسوسی صهیونیست‌ها در داخل تأمین اجتماعی به جای دو سال آخر، مزد و حق بیمه پرداختی ۵ سال آخر را ملاک مستمری قرار می‌دهد!   زلزله‌ای خفیف در قم (۲۵ خرداد ۱۴۰۴) لغو تمامی پرواز‌های کشور تا ساعت ۱۴ دوشنبه (۲۶ خرداد ۱۴۰۴) تمدید شد امدادرسانی ۶۹۷ تیم تخصصی هلال احمر به مصدومان حملات وحشیانه اسرائیل جاده چالوس یکطرفه شد (۲۵ خرداد ۱۴۰۴) آزمون ورودی مدارس سمپاد و نمونه‌دولتی لغو شد آیا امتحانات دانش آموزان در مشهد و خراسان رضوی برگزار خواهد شد؟ کودکان را نترسانید؛ ولی برای پذیرش شرایط جنگی خاص آموزش بدهید | آمادگی بدون نگرانی آزمون‌های آموزش‌وپرورش تا اطلاع ثانوی لغو شد آیا اسرائیل به مجلس شورای اسلامی و میدان بهارستان حمله کرده است؟ (۲۵ خرداد ۱۴۰۴) زمان برگزاری آزمون ورودی مدارس نمونه دولتی و سمپاد استان مازندران مشخص شد متهم در آخرین جلسه بازپرسی پرونده در روستای جغری مشهد: برای آشتی رفته بودیم! آخرین مهلت ثبت‌نام آزمون استخدامی آموزش و پرورش، فردا (۲۶ خرداد ۱۴۰۴) آزمون سراسری پذیرش فلوشیپ ۱۴۰۴ لغو شد امتحانات دانشگاه فردوسی مشهد به تعویق افتاد + جزئیات علت زیاد عرق کردن بدن چیست؟ نسخه‌ای کاربردی برای آرام ماندن در روز‌های پرتنش جنگ
سرخط خبرها

یک عاشقانه ناآرام | اختلافات خانوادگی منجر به قتل شد

  • کد خبر: ۳۰۸۵۴۳
  • ۱۳ دی ۱۴۰۳ - ۰۹:۲۳
یک عاشقانه ناآرام | اختلافات خانوادگی منجر به قتل شد
مردی که جسد همسرش را با تاکسی از مشهد به تهران برد و مقابل ستاد فرماندهی فراجا آن را روی زمین گذاشت، در حالی برای آخرین بار پای میز محاکمه ایستاد که اشک‌ریزان عشق به همسرش را به عنوان آخرین دفاع فریاد زد.

به گزارش شهرآرانیوز، در این جلسه دادگاه که به ریاست قاضی محمدشجاع پورفدکی و مستشاری قاضی جوادآسیان یزد در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی برگزار شد، جوان ۳۲ ساله‌ای پای میز عدالت قرار گرفت که طبق کیفرخواست صادره از دادسرای عمومی وانقلاب مشهد، پس از قتل همسرش، جسد او را مهر سال قبل درون چمدان گذاشته و به تهران انتقال داده بود.

جلسه دادگاه با تلاوت آیاتی از قرآن مجید آغاز شد. ابتدا رئیس دادگاه با اشاره به احادیث و آیاتی از قرآن، حاضران را به اخلاق نیکو، تقوا و گذشت توصیه کرد و سپس با تفهیم اتهام قتل عمدی زن مسلمان و دیگر اتهامات به متهم، از وی خواست تا ضمن تشریح چگونگی ارتکاب قتل از خود دفاع کند. اما قبل از دفاعیات متهم، در حالی که صاحبان خون درخواست قصاص نفس داشتند، قاضی شجاع پور فدکی به زبان فصیح عربی با صاحبان خون و برخی از حاضران در جلسه دادگاه سخن گفت و جزئیاتی از روند قضایی پرونده را شرح داد.

متهم به قتل که با تمام وجود ابراز ندامت می‌کرد و اشک‌هایش را مدام از چهره‌اش می‌زدود، با بیان اینکه از یادآوری آن صحنه‌های تلخ و دردناک هنوز زجر می‌کشد و حیرت‌زده است، به قضات گفت: «اختلافات خانوادگی بین من و همسرم از حدود ۳ سال قبل شروع شد.

من دختری داشتم که باید روانه مدرسه می‌شد، اما درگیری‌های مالی و ناسازگاری‌های ما با یکدیگر از زمانی شدت گرفت که همسرم ادعا کرد باید حق طلاق را به او بدهم. من برای آنکه همسرم را غافل‌گیر و خوشحال کنم، سند خودرویی را که با آن کار می‌کردم، به نام او زدم؛ چون عاشقش بودم. ولی در برابر این خواسته او مقاومت کردم تا حدی که زندگی ما به جهنم تبدیل شد!»

او ادامه داد: «با وجود این، همسرم دست‌بردار نبود. من هم که او را خیلی دوست داشتم، در برابرش احساس ضعف می‌کردم و فقط می‌خواستم یک بار قربان‌صدقه‌ام برود.

او می‌گفت: 'من نمی‌خواهم طلاق بگیرم، فقط به خاطر اینکه دلگرم باشم این خواسته را مطرح می‌کنم. ' بالاخره کم آوردم، چون به او عشق می‌ورزیدم و نمی‌خواستم همسرم را از دست بدهم! دوست داشتم نگاهم را به زندگی مشترک عوض کنم، ولی هیچ‌گاه خوشحال نبودم. او خودرو را سوار می‌شد و بیرون می‌رفت، اما من حتی نمی‌توانستم دخترم را به کلاس ببرم! بالاخره تسلیم شدم و این‌گونه درگیری‌های ما بیشتر شد تا جایی که قصد داشتم از طریق قانونی اموالی را که به او هدیه کرده بودم، پس بگیرم! ولی حتی پول هزینه‌های دادرسی را نداشتم. او هم متاسفانه کوتاه نمی‌آمد!»

متهم که حالا تقریبا نیمی از بسته دستمال کاغذی را برای زدودن اشک از چهره‌اش مصرف کرده بود، در میان اشک و ندامت ادامه داد: «آن شب شوم خیلی فشار روحی داشتم تا اینکه بالاخره آستانه تحملم به پایان رسید.

آماده خواب بودم که به یک باره خشم و عصبانیت همه وجودم را فرا گرفت. دستانم را دور گلویش گذاشتم و زمانی به خود آمدم که دیگر همسرم نفس نمی‌کشید. خیلی زود پشیمان شدم. حیرت‌زده بودم! نمی‌دانستم چه کنم! تا صبح در کنار جسد او نشستم و صبح روز بعد تصمیم گرفتم پیکر همسرم را به تهران ببرم.

می‌دانستم خیلی زود دستگیر می‌شوم، به همین دلیل قصد داشتم در زندان تهران دوران مجازاتم را بگذرانم، چون خانواده‌ام در آنجا بودند و می‌توانستند به ملاقاتم بیایند! این بود که جسد را به نوعی درون چمدان قرار دادم و با یک تاکسی زردرنگ به صورت دربستی به تهران بردم. ابتدا می‌خواستم به همراه جسد به کلانتری بروم، اما اشتباهی به ستاد فرماندهی فراجا رفتم و خودم را تسلیم کردم.»

متهم این پرونده جنایی که حالا با نصیحت‌های مقام قضایی کمی آرام گرفته بود، بخشی از روز‌های خوش زندگی را بازگو کرد و گفت: «من سال ۹۳ و در یک تصمیم عاشقانه با همسرم که از بستگانم بود، ازدواج کردم و در سال ۹۶ هم صاحب دختری زیبا شدم. روز‌های شادی را می‌گذراندیم و با هم به مسافرت می‌رفتیم. حتی مادرزنم خیلی اوقات دخترش را نصیحت می‌کرد که با من مهربان باشد و زندگی‌اش را خراب نکند، ولی نمی‌دانم چه شد! حالا هم خودم را مستحق هر کیفری می‌دانم و خیلی پشیمانم!»

در حالی که زمزمه‌هایی از رضایت صاحبان خون در جلسه دادگاه به گوش می‌رسید، حجت‌الاسلام محمد شجاع پورفدکی پایان رسیدگی به این پرونده جنایی را اعلام کرد و افزود: «رای دادگاه در مهلت قانونی و بعد از مشورت‌های قضات صادر خواهد شد.»

منبع: خراسان

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->